انقلاب بیش از هر چیز برای ما یک امتحان الهی و یک آزمایش تاریخی و اجتماعی است و در جریان آن امتحان، باید رنج، محرومیت، مصائب و ناملایمات را با آغوش باز بپذیریم و در برابر آشوب ها و فتنه ها با خلوص و شهامت، محکم بایستیم و از طولانی شدن دوران امتحان و افزایش سختی ها و ناملایمات نهراسیم، زیرا علاوه براینکه خود را از قید افکار شرک آلود و وابستگی ها، پاک و خالص می کنیم، ریشه و نهال انقلابمان عمیق و استوارتر می شود و از انحراف و شکست مصون می ماند.
بیاییم جداً شرم و حیا کنیم و در محضر خدا گناه نکنیم...
ما با ایمانمان می جنگیم. جندالله با ایمانش می جنگد. بگذار بوق های تبلیغاتی رسانه های صهیونیستی و سران اسرائیل به ما بگویند شما برای خودکشی آمده اید. ما ثابت می کنیم که خون ما باعث خواهد شد که سرزمین های مقدس اسلامی از دست امپریالیزم و این رژیم غاصب و فاسد صهیونیستی آزاد بشود.
عالم محضر شهداست، امام کو محرمی که دریابد و در برابر این خلاء ظاهری خود را نبازد؟
زمان می گذرد و مکان ها فرو می شکنند، امام حقایق باقی هستند.
شهید حاجی پور زنده است، من و تو مرده ایم.
شهدا صدق و استقامت خویش را در آن عهد ازلی که با خدا بسته بودند اثبات کردند.
کاش ما در خیل منتظران شهادت باشیم.
عشق اینجاست؛ خدا اینجاست؛ زندگی اینجاست؛ روحیه اینجاست؛ امام زمان(عج) اینجاست؛ اسلام اینجاست؛ خدا اینجاست؛
ما کجا می خواهیم برویم در غیر از اینجا؟!
مگر نه این بود که در صحنه جنگ از حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام مسأله نماز می پرسند، جواب می دهند، و در اعتراض یکی دیگر از اصحاب می فرمایند: «ما برای همین می جنگیم» یعنی برای حاکمیت عملی اسلام.
در این جنگ قطعاً پیروزی از آن ماست و دشمن چیزی به دست نخواهد آورد.
ما در این جنگ به دنبال اهدافی مهم تر از خاک و مرز هستیم. اینکه معنویت را برای نسل آینده به ارمغان می آوریم و می توانیم عزت و افتخارمان را به جهان صادر کنیم.
گل گشته خجل ز عطر خوشبوی شهید هــرجـا کـــه نظر کنی بُـود روی شهید
گرباز کنی تو چشم جــــان، می بینی در پشت سر حسین(ع) اردوی شهید
من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم دست از گناهانم بشویم و قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم. از دنیا و مافیها چشم بپوشم. تنها، آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم.
قرار بی قرارانی دوکوهه:
دوکوهه؛ آن روزها که عطر گل محمدی از سجاده ی بسیجیان به مشام تو می رسید؛
آن روزها که نوای دلنشین قرآن صبحگاهی گوش جان تو را نوازش می داد، آن وقت ها که شبهای تو پر از مناجات می شد و اشک، و آن وقت ها که تو با زیارت عاشورا و دعای کمیل، با سجاده و شب و نماز، اُنس و اُلفتی دیرینه داشتی؛
من با تو نبودم و ندیدم آنچه را که تو دیدی. ندیدم که چگونه عاشقان کربلا از داغ فراق یَلان، به تو شکایت می کنند و چگونه هر روز سبکبالانی از قبیله نور تو را به مقصد آسمان ترک می کنند...
با این وجود تو را دوست دارم دوکوهه.
همان سان که جماران را؛
همان سان که کربلا را
و همان سان که بهشت را.
شهید سید مرتضی آوینی
برای اینکه لطف و رحمت و آمرزش خدا شامل حال ما شود باید اخلاص داشته باشیم.
برای عاشق امام زمان(عج) همین ننگ بس است که یک بار نمازش قضا شده باشد.
هیچ برگ برنده ای ندارم رو کنم جز اینکه دلم را به دو چیز خوش کرده ام:
اول اینکه با این همه گناه دوباره مرا به سرزمین پاکی و اخلاص و صفا و محبت بازم گرداند پس حتماً دوستم دارد...
دوم اینکه قلبی رئوف و مهربان دارم و لحظه ای حاضر به رنجش کسی نمی شوم ولی در عوض برای خوشنودی دیگران حاضر به تحمل هرگونه رنجی می شوم.
دنیا میدان بزرگ آزمایش است و هدف آن چیزی جز عشق نیست.